هدف از این تحقیق بررسی باورهای شناخت شناسی با فرمت docx در قالب 30 صفحه ورد بصورت کامل و جامع و با قابلیت ویرایش می باشد

 

 


فهرست مطالب
باورهای شناخت شناسی
2-2-1-مدلهای شناخت¬شناسی17
2-2-1-1-مدل شناخت¬شناسی پری، بلنگی و ماگلدا17
2-2-1-2-مدل شناخت¬شناسی کینگ و کیچنر21
2-2-1-3-مدل شناخت¬شناسی شومر23
2-2-2-تاریخچه الگوهای ارتباطات خانواده26
2-2-2-1-ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده29
2-2-2-1-1-جهت¬گیری گفت و شنود31
2-2-2-1-2-جهت¬گیری همنوایی31
2-3-مروری بر تحقیقات پیشین38
2-3-1-مروری بر تحقیقات پیشین در زمینه رابطه باورهای شناخت¬شناسی و انگیزش38
2-3-3 مروری¬ برتحقیقات پیشین در زمینه رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و باورهای 
شناخت¬شناسی44
2-5-تعاریف عملیاتی متغیرهای پژوهش47
2-5-1-تعریف باورهای شناخت¬شناسی47

 


در اواخر دهه 1960 پری (1968) به علت تحقیق در مورد رشد باورهای شناخت¬شناسی شهرت یافت. او بر اساس مصاحبه¬ها و پرسشنامه¬های انجام شده بر روی دانشجویان کارشناسی دانشگاه هاروارد نظریه¬ی خود را بنا نهاد.

 

 

 پری بیان داشت دانشجویانی که به دانشگاه وارد می¬شوند، معتقدند، دانش امری ساده و قطعی است که توسط یک مرجع قدرت علمی مشخص می¬شود، در حالی¬که با گذشت زمان اکثر دانشجویان سال آخر و دوره¬های تکمیلی به این باور می¬رسند که دانش امری پیچیده است ودلیل قبول آن نه گفته¬های مرجع علمی بلکه دلیل و مدرک قابل قبول و محکم می¬باشد. 

 


پری علاقمند بود، دریابد چگونه دانشجویان به صورتهای متفاوتی در محیط علمی و اجتماعی دانشگاه عمل می¬کنند. به همین منظور ابزاری به نام چک¬لیست ارزشهای آموزشی    ساخت. این پرسشنامه سؤالاتی از قبیل "بهترین حالت در مورد موضوعات علمی این است که اکثر مسائل تنها یک جواب درست داشته باشند"را در برمی¬گرفت. پری¬لیست ارزشهای آموزشی را بر روی 313 نفر از دانشجویان سال اول اجرا نمود، سپس تعدادی از دانشجویان (27 مرد و 4 زن) رابرای یک مصاحبه¬ی سالیانه دعوت کرد. 

 

 


او در ابتدا از آنان می¬پرسید: "در طی سال تحصیلی، چه نکته¬ی برجسته¬ای در مورد مسائل آموزشی و علمی شما وجود داشته است؟"  هدف از مصاحبه تشویق دانشجویان به بیان باور و عقیده¬ی اصلی خود در مورد تجارب آموزشی درطول سال تحصیلی بود.

 

 

بر اساس این مصاحبه¬ها، پری و همکارانش طرحی از رشد هوشی و اخلاقی ارائه دادند، که به چهار طبقه و 9 موقعیت متوالی تقسیم می¬شدند، بطوریکه طبقه¬ها از نظر کیفی با هم متفاوت بودند و در هر طبقه چند موقعیت¬ جای می-گرفتند که از لحاظ شدت با هم فرق می¬کردند (به نقل از هوفر و پینتریچ، 1997)، این طبقه¬ها عبارتند از: